اکبر رضائی؛ شریفه رضا قلی؛ احمد مرادی میرزائی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیّت پوشش ایجاد شده برای اهداف ریاضی متوسطه اول توسط کتابهای کمکدرسی از نظر دبیران ریاضی شهرستان دلفان است، تا مشخص شود این کتابها میتوانند بهعنوان منابع آموزشی، در آموزش از راه دور مورد استفاده قرار گیرند. ابتدا پیشینه پژوهش بررسی شد. جامعه آماری دبیران ریاضی شهرستان دلفان است و نمونه آماری دبیران ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیّت پوشش ایجاد شده برای اهداف ریاضی متوسطه اول توسط کتابهای کمکدرسی از نظر دبیران ریاضی شهرستان دلفان است، تا مشخص شود این کتابها میتوانند بهعنوان منابع آموزشی، در آموزش از راه دور مورد استفاده قرار گیرند. ابتدا پیشینه پژوهش بررسی شد. جامعه آماری دبیران ریاضی شهرستان دلفان است و نمونه آماری دبیران ریاضی متوسطه اولِ مشغول به تدریس در سال تحصیلی 1403- 1402 در این شهرستان است. ابزار جمعآوری اطّلاعات پرسشنامه محققساخته است که شامل 12 سوال و فرضیه اصلی «از نظر دبیران ریاضی شهرستان دلفان کتابهای کمکدرسی اهداف ریاضی متوسطه اول را پوشش میدهند» و سه فرضیه فرعی پژوهش را پوشش میدهد. دادهها را با استفاده نرمافزارSPSS16 تجزیه و تحلیل نمودیم. نتایج بهدست آمده از بررسی فرضیه اصلی نشان داد که کتابهای کمکدرسی اهداف مورد نظر ریاضی متوسطه اول را پوشش و بررسی فرضیههای فرعی نشان داد که این کتابها اهداف «دانشی» و هدف «یادگیری حل مسئله» را پوشش میدهند، اما اهداف «مهارتی» را پوشش نمیدهند.
عباس محمدی؛ ماریا نصیری
چکیده
هدف: هدف از پژوهش شناسایی و اولویت بندی الزامات اولیه و اساسی هوشمندسازی مدارس است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر جمعآوری دادهها آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت توصیفی و از نوع اکتشافی است و از نظر روش کمی از نوع کاربردی می باشد. راهبرد مورد استفاده در بخش کیفی، تکنیک دلفی است. جامعه آماری بخش کیفی و کمی 19 نفر از خبرگان آموزش ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش شناسایی و اولویت بندی الزامات اولیه و اساسی هوشمندسازی مدارس است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر جمعآوری دادهها آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت توصیفی و از نوع اکتشافی است و از نظر روش کمی از نوع کاربردی می باشد. راهبرد مورد استفاده در بخش کیفی، تکنیک دلفی است. جامعه آماری بخش کیفی و کمی 19 نفر از خبرگان آموزش و پرورش استان خوزستان بودند که به صورت غیراحتمالی و به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابتدا با مصاحبههای نیمهساختاریافته و متون موجود، تمام عوامل و عناصر مرتبط با هوشمندسازی مدارس احصاء شد. همچنین، برای رتبه بندی بخش کمی از روش (AHP) جهت تعیین و رتبهبندی عوامل اصلی و فرعی بهره گرفته شد. روایی ابزار بهوسیله متخصصان و پایایی آن با محاسبه نرخ ناسازگاری تأیید شد.یافتهها: نتایج بخش کیفی نشان داد که عوامل مدیریتی، توانمندسازی معلمان، یاددهی و یادگیری، مشارکت، سختافزاری، نرمافزاری، عامل اقتصادی و عامل فرهنگی الزامات اولیه و اساسی هوشمندسازی مدارس به شمار میروند. همچنین عامل مدیریتی با ارزش 0.152 در رتبه اول، توانمندسازی معلمان با ارزش 0.141 در رتبه دوم، سختافزار با ارزش 0.136 در رتبه سوم، یاددهی و یادگیری با ارزش 0.128 در رتبه چهارم، نرمافزار با ارزش 0.121 در رتبه پنجم، مشارکت با ارزش 0.115 در رتبه ششم، عامل اقتصادی با ارزش 0.104 در رتبه هفتم و نهایتاً عامل فرهنگی با ارزش 0.096 با کمترین تأثیر در رتبه هشتم قرار دارد.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گیری نمود که توجه به الزامات شناسایی شده نقش مهیم در هوشمند سازی مدارس استان خوزستان دارند و طبق اولویت باید مورد توجه باشند.
رضا میر عرب رضی؛ مریم حسینی لرگانی؛ صادق احمدی
چکیده
هدف پژوهش تعیین آثار مولفههای روانشناختی (افسردگی، تنظیم خلق و خو و اشتغال ذهنی) و اجتماعی (انزوای اجتماعی و ترجیح تمایل اجتماعی آنلاین) استفاده دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر از فضای مجازی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و پیمایشی میباشد. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ...
بیشتر
هدف پژوهش تعیین آثار مولفههای روانشناختی (افسردگی، تنظیم خلق و خو و اشتغال ذهنی) و اجتماعی (انزوای اجتماعی و ترجیح تمایل اجتماعی آنلاین) استفاده دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر از فضای مجازی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و پیمایشی میباشد. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر به تعداد 1698 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان ۲۶۱ نفر و با روش نمونه گیری خوشهای انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته با 56 گویه بوده است. روایی صوری و محتوایی ابزار با نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی ابزار نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 831/0 براورد شد. نتایج نشان داد، استفاده از فضای مجازی به میزان 559/0 در افسردگی، 563/0 در خلقوخو و به میزان 663/0 در اشتغال ذهنی دانشآموزان دختر نقش مثبت معناداری داشته است. همچنین استفاده از فضای مجازی به میزان 559/0 در انزوای اجتماعی و 448/0 در ترجیح تمایل اجتماعی آنلاین دانشآموزان دختر نقش مثبت معناداری داشته است. در نتیجه آثار و پیامدهای منفی استفاده از فضای مجازی در ابعاد مختلف روانشناختی و اجتماعی قابل توجه و نیازمند مداقه بیشتر از سوی مسئئولان و آموزشگران فضای مجازی است.
امیرحسین زنگانه؛ الهه حجازی؛ کیوان صالحی
چکیده
چکیدهبا پیشرفت سریع هوش مصنوعی، آموزش عالی دستخوش تحولاتی اساسی شده است. این فناوری با ارائه ابزارهای نوآورانه و تسهیل شخصیسازی فرآیند یادگیری، امکان دسترسی گستردهتر به منابع آموزشی و بهبود کیفیت تدریس را فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پذیرش و استفاده از فناوری هوش مصنوعی در میان اعضای هیئت علمی، بر اساس مدل یکپارچه پذیرش ...
بیشتر
چکیدهبا پیشرفت سریع هوش مصنوعی، آموزش عالی دستخوش تحولاتی اساسی شده است. این فناوری با ارائه ابزارهای نوآورانه و تسهیل شخصیسازی فرآیند یادگیری، امکان دسترسی گستردهتر به منابع آموزشی و بهبود کیفیت تدریس را فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پذیرش و استفاده از فناوری هوش مصنوعی در میان اعضای هیئت علمی، بر اساس مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT)، انجام شد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ است که از بین آنها ۱۱۸ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه استاندارد و متناسبسازیشده گردآوری و با استفاده از نرمافزارهای SPSS-27 و AMOS-24 تحلیل شد. یافتهها نشان دادند که عملکرد مورد انتظار، تلاش مورد انتظار و تأثیر اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری(p<0.01) بر قصد رفتاری، و همچنین بر رفتار استفاده از هوش مصنوعی از طریق قصد رفتار دارند. در مقابل، شرایط تسهیلگر و ریسک ادراکشده تأثیر معناداری بر پذیرش این فناوری نداشتند. تحلیل متغیرهای تعدیلگر نشان داد که جنسیت، رابطه بین ریسک ادراکشده و قصد استفاده را تعدیل میکند، بهطوری که در میان استادان زن، ریسک ادراکشده تأثیر منفی و معناداری بر قصد استفاده دارد. این نتایج بر اهمیت بهبود زیرساختها، افزایش آگاهی از مزایای هوش مصنوعی، تسهیل دسترسی و کاهش نگرانیهای مرتبط با این فناوری تأکید دارد و میتواند راهنمایی برای سیاستگذاران و مدیران آموزشی در تسهیل پذیرش و ارتقای کیفیت کاربری مبتنی بر این فناوری در آموزش عالی باشد.
حمیدرضا مقامی
چکیده
چکیدههدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر یادگیری مشارکتی و عملکرد یادگیری دانشجویان بود. روش تحقیق از نوع طرح پیش ازمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی دانشگاه بین المللی چابهار بودند که از بین آن ها 50 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به ...
بیشتر
چکیدههدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر یادگیری مشارکتی و عملکرد یادگیری دانشجویان بود. روش تحقیق از نوع طرح پیش ازمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی دانشگاه بین المللی چابهار بودند که از بین آن ها 50 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (25 نفر گروه ازمایش و 25 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری مشارکتی چو و همکاران (2007) و عملکرد یادگیری یانگ، کلمز و مورفی (2003) بود. داده ها با روش تجزیه و تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر یادگیری مشارکتی تاثیر دارد (05/0>p). ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر عملکرد یادگیری تاثیر دارد (05/0>p). نتایج نشان داد ارزشیابی بازی وارسازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی بر یادگیری مشارکتی و عملکرد یادگیری دانشجویان تاثیر دارد. می توان از ارزشیابی بازی وارسازی شده در دروس دیگر دانشجویان استفاده کرد.