امیرهوشنگ تاجفر؛ مریم پناهی
چکیده
مقالۀ حاضر با هدف بررسی نقش کاربرد هوش مصنوعی در رفتار نوآورانه کارکنان شرکتهای فناور انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شرکتهای فناور استان ایلام به تعداد 716 نفر، که برای حجم نمونه لازم، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 256 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمعآوری ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با هدف بررسی نقش کاربرد هوش مصنوعی در رفتار نوآورانه کارکنان شرکتهای فناور انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شرکتهای فناور استان ایلام به تعداد 716 نفر، که برای حجم نمونه لازم، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 256 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد هوش مصنوعی چن و همکاران (2022، ترجمۀ فرجی و همکاران، 1402) و پرسشنامه رفتار نوآورانه کارکنان جنسن (2000) بود. یافتههای توصیفی نشان داد که کاربرد هوش مصنوعی و رفتار نوآورانه در بین کارکنان شرکتهای فناور و مؤلفههای آنها در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد. همچنین، نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد که در سطح معنی داری 05/0، بین کاربرد هوش مصنوعی و رفتار نوآورانه کارکنان شرکتهای فناور رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. به همین ترتیب، نتایج مدل ساختاری پژوهش نشان داد که در نمونة پژوهش، مدل مفروض واسطهمندی نسبی تأثیر کاربرد هوش مصنوعی بر رفتار نوآورانه کارکنان شرکتهای فناور با دادهها برازش مطلوبی دارد. افزون بر این، در مدل مفروض، تمامی ضرایب مسیر مدل از لحاظ آماری معنادار بودند و کاربرد هوش مصنوعی بر رفتار نوآورانه کارکنان شرکتهای فناور به میزان اثر 823/0، تاثیر مثبت و مستقیم معناداری دارد. لذا، در تبیین عملکرد مطلوب کارکنان در رفتار نوآورانه، ضرورت و بررسی پذیرش هوش مصنوعی در کارکنان پیشنهاد میشود.
محمدرضا سرمدی؛ سمیه سلمانی کله
چکیده
چکیدهمعرفت شناسی مقوله ای فلسفی است که درباره حقیقت یادگیری و دانستن صحبت می کند و این خود مبیّن وجود رابطه بین مقوله معرفت شناسی با تعلیم و تربیت است. و در این میان معرفت شناسی بیشترین اثر را بر روشهای تعلیم و تربیت دارد. آموزش از راه دور با ایجاد امکانات لازم برای ارتباط و تبادل اطلاعات نه تنها میان معلم و دانشآموز، بلکه بین خود دانشآموزان، ...
بیشتر
چکیدهمعرفت شناسی مقوله ای فلسفی است که درباره حقیقت یادگیری و دانستن صحبت می کند و این خود مبیّن وجود رابطه بین مقوله معرفت شناسی با تعلیم و تربیت است. و در این میان معرفت شناسی بیشترین اثر را بر روشهای تعلیم و تربیت دارد. آموزش از راه دور با ایجاد امکانات لازم برای ارتباط و تبادل اطلاعات نه تنها میان معلم و دانشآموز، بلکه بین خود دانشآموزان، فضایی نوین برای یادگیری فراهم میآورد. این نوع محیط آموزشی بر اساس رویکرد سازندهگرایی بنا شده است. تحقیق حاضر از لحاظ جهت گیری پژوهش جزو تحقیقات بنیادی نظری است. از نظر شیوه گردآوری داده ها، با رویکرد کیفی انجام شد. به منظور شناسایی ابعاد مولفه های اصلی مدل معرفت شناسی نسل سوم آموزش از راه دور از استراتژی تحلیل تم و روش شبکه مضامین به کمک مصاحبه نیمه ساختار یافته پرداخته شده است. بر این اساس 25 نفر از متخصصین دانشگاهی مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت اعتباردهی فرایند کدگذاری و کنترل کیفیت در بخش کیفی ابعاد معرفت شناسی از شاخص کاپای کوهن استفاده شده است. مضامین فراگیر استخراج شده معرفت شناسی نسل سوم آموزش از راه دور در 5 مقوله (توانمندی فردی، توانمندی تعامل اجتماعی در سطح بین المللی، توانمندی تدریس سازنده گرایی، پشتیبانی فضای مجازی، پشتیبانی ارزیابی و نظارت) و در 17 مضمون سازماندهنده، -1 مهارت ها -2 کارآفرینی 3- شایستگی ها 4- عوامل روانشناختی 5- ایجاد اعتماد 6- ایجاد هماهنگی 7- ایجاد ارتباط 8- توانمندی تکنیکی 9- توانمندی علمی 10- توانمندی مدیریتی 11- زیرساخت های سخت افزاری 12- زیرساخت های نرم افزاری 13- ارزیابی و نظارت بر شیوه تدریس اساتید 14- ارزیابی و نظارت بر دانشجویان 15- آموزش مستمر اساتید 16- فرهنگ سازی معرفت شناسی آموزش از راه دور17- شناسایی موانع و چالش ها و 88 مضمون پایه تعیین و معرفی شده اند.
ام البنین احمدی حاجی؛ سیده طاهره هادی پور؛ سیده هما عقیلی
چکیده
پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی کارکرد هنرهای تجسمی، در بستر عکاسی، در تقویت مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان مقطع متوسطه با تأکید بر علوم و فناوری در چارچوب STEAM میپردازد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل آثار عکاسی دانشآموزان بهعنوان بازتابدهنده فرآیندهای تفکر انتقادی و بررسی چگونگی استفاده از ابزارهای فناورانه و اصول علمی در ایجاد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی کارکرد هنرهای تجسمی، در بستر عکاسی، در تقویت مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان مقطع متوسطه با تأکید بر علوم و فناوری در چارچوب STEAM میپردازد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل آثار عکاسی دانشآموزان بهعنوان بازتابدهنده فرآیندهای تفکر انتقادی و بررسی چگونگی استفاده از ابزارهای فناورانه و اصول علمی در ایجاد این آثار بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام شدهاست. جامعه آماری شامل دانشآموزان مقطع متوسطه استان مازندران بوده و نمونه پژوهش با روش نمونهگیری هدفمند از میان دانشآموزانی که در فعالیتهای هنری و عکاسی مشارکت داشتهاند، انتخاب شدهاست. عناصر و کیفیات بصری مانند رنگ، نور، ترکیببندی و زاویه دید، همراه با تأثیر فناوری (نرمافزارهای ویرایش عکس) و علوم (اصول نور و رنگ) در آثار هنری دانشآموزان تحلیل شد. یافتهها نشان داد که مضامینی مانند تضادهای ارزشی، آشفتگی محیطی، امید و مقاومت در برابر موانع، بیشترین تأثیر را در بازتاب تفکر انتقادی دارند. نتایج پژوهش نشان داد که بهرهگیری از رویکرد آموزشی STEAM، در هنرهای تجسمی، بستر مناسبی برای طراحی فعالیتهای آموزشی هدفمند و تقویت تفکر انتقادی ایجاد میکند. برای نمونه، ابزارهای هوشمصنوعی به دانشآموزان کمک میکنند تا تصاویر خود را بهطرز عمیقی بهسمت ایجاد معنا و مفهوم بهبود بخشند و مفاهیم انتقادی را با دقت بیشتری بازتاب دهند. از این رو، پیشنهاد میشود فعالیتهای آموزشی با تأکید بر علوم و فناوری طراحی شوند، ابزارهای هوشمصنوعی بهصورت هدفمند به کار گرفته شوند، و نمایشگاههای تعاملی برای تبادلنظر و تحلیل آثار برگزار گردد.
نیره حسینی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش سواد هوش مصنوعی در تقویت مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر دانشجومعلمان با میانجیگری درگیری رفتاری و تعامل همتایان و با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجومعلمان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2003 نفر بودند که از میان آنها بر اساس جدول کرجسی و ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش سواد هوش مصنوعی در تقویت مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر دانشجومعلمان با میانجیگری درگیری رفتاری و تعامل همتایان و با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجومعلمان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2003 نفر بودند که از میان آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان 322 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از چهار پرسشنامة سواد هوش مصنوعی (وانگ و همکاران، 2023)، درگیری رفتاری (لو و همکاران، 2024)، تعامل همتایان (هوانگ و همکاران، 2018) و مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر (هوانگ و همکاران، 2018) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامهها با استفاده از نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) و روایی همگرا و واگرای پرسشنامهها به ترتیب با استفاده از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و آزمون فورنل و لارکر بررسی و تأیید شد. پایایی پرسشنامهها نیز با آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و همة مقادیر بالای 70/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده ازمدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزارهای SPSS و Amos انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد سواد هوش مصنوعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم (از طریق درگیری رفتاری و تعامل همتایان) بر مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر دانشجومعلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد. بر این اساس، برنامهریزی جدی و سرمایهگذاری مناسب به منظور توسعه سواد هوش مصنوعی در همة دانشجومعلمان امری مهم و ضروری به نظر میرسد
فرشته نعیمی؛ مهدیه صالحی؛ فاطمه گلشنی
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش مدل یابی سلامت معنوی بر اساس جهت گیری مذهبی و امید به زندگی با میانجیگری تحمل ناراحتی و نقش تعدیلگر جنسیت در دانشجویان(مرد و زن) دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع کاربردی است. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه آماری شامل ...
بیشتر
هدف اصلی از انجام این پژوهش مدل یابی سلامت معنوی بر اساس جهت گیری مذهبی و امید به زندگی با میانجیگری تحمل ناراحتی و نقش تعدیلگر جنسیت در دانشجویان(مرد و زن) دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع کاربردی است. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه آماری شامل 500 نفر از دانشجویان(250نفر زن و250 نفر مرد) می باشد. ابزار پژوهش عبارتست از پرسشنامه های سلامت معنوی الیسون (1982)، امید به زندگی اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱)، جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1950)، و تحمل ناراحتی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) است که پایایی آنها بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب 0.9، 0.72، 0.73، 89/0، بدست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها، شامل آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و در بخش تحلیل استنباطی داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارSmart pls4 استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ، مقدارt برای اثر مستقیم و اثر غیر مستقیم کلیه فرضیه های پژوهش، کوچکتر از مقدار(1.96=t) است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که متغیر جنسیت اثر مستقیم جهت گیری مذهبی و امید به زندگی بر سلامت معنوی و اثر غیرمستقیم جهت گیری مذهبی و امید به زندگی بر سلامت معنوی با میانجیگری تحمل ناراحتی و نقش تعدیلگر جنسیت دانشجویان را با اطمینان95% تعدیل(قوی یا ضعیف) نمی کند. همچنین مدل پژوهش با توجه به این که ارزش عددیSRMR و NFI در دانشجویان مرد و زن کمتر از 0.8 است از برازش مناسبی برخوردار است.
زهرا دهقانی زاده؛ مهرانگیز علی نژاد؛ مهرداد عظیمی نژادیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تبیین ویژگیهای برنامهدرسی دانشگاه خدمتمحور براساس تجارب و ادراکات خبرگان انجامگرفت. این پژوهش از بُعد هدف، پژوهشی کاربردی، و از نظر روش گردآوری دادهها، پژوهشی کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش، اعضای هیأتعلمی دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که 14 نفر از آنها که در زمینه دانشگاه خدمتمحور ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تبیین ویژگیهای برنامهدرسی دانشگاه خدمتمحور براساس تجارب و ادراکات خبرگان انجامگرفت. این پژوهش از بُعد هدف، پژوهشی کاربردی، و از نظر روش گردآوری دادهها، پژوهشی کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش، اعضای هیأتعلمی دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که 14 نفر از آنها که در زمینه دانشگاه خدمتمحور اطلاعات و تجارب لازم را داشتند، با توجه به نمونهگیری سهمیهای انتخابشدند. نمونهگیری به صورت تدریجی و تا زمان اشباع دادهها انجام گردید. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته بود. در بخش کیفی دادهها بعد از چندین بار بازخوانی دقیق، به روش سیستم کدگذاری تجزیه و تحلیل، و مؤلفهها استخراجشدند. طبق یافتهها در ارتباط با عناصر برنامهدرسی دانشگاه خدمتمحور(شامل: اهداف، محتوا، فعالیتهای یاددهی-یادگیری، ارزشیابی و محیط آموزشی) 22 مقوله اصلی و 310 مقوله فرعی استخراج شد. پس از انجام مصاحبهها و ضبط آنها، مصاحبهها به صورت کامل مکتوب شدند و مطابقت متن و صوت با هم بررسی گردید و به هر مصاحبهشونده یک کد دادهشد. بعد از چندین بار بازخوانی دقیق توسط پژوهشگر، با استفاده از سیستم کدگذاری اشتراوس و کوربین برای تولید طبقههای اولیه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند و مؤلفهها استخراج شدند. در مصاحبهها مواردی که به هم نزدیک یا مترادف بودند در یک مقوله قرار میگرفتند و سپس بر-اساس عناصر برنامهدرسی خدمتمحور، مقولهها در زیر هر یک از مؤلفه نوشته میشدند. طبق تجارب و ادراکات اعضای هیأتعلمی، در دانشگاه خدمتمحور مقولههای توجه به ابعاد اجتماعی، محتوای عملی، توجه به راهبردهای مهارتمحور در فعالیتهای یاددهی-یادگیری ارزشیابی چند-وجهی، حضور در محیط کار و جامعه از اهمیت بیشتری برخوردارند.
لیلا خلیلی؛ جعفر بهادری خسروشاهی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سواد هوش مصنوعی دانشجویان بر مهارت امنیتی دستگاههای هوشمند بود. این پژوهش کاربردی با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش 1307 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی (دانشگاه شهید مدنی آذربایجان) بود. نمونه مورد مطالعه 194 نفر و از روش نمونهگیری تصادفی استفاده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سواد هوش مصنوعی دانشجویان بر مهارت امنیتی دستگاههای هوشمند بود. این پژوهش کاربردی با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش 1307 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی (دانشگاه شهید مدنی آذربایجان) بود. نمونه مورد مطالعه 194 نفر و از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود که بهصورت چاپی و حضوری در اردیبهشت و خرداد 1403 بین دانشجویان توزیع شد. تحلیل عاملی تاییدی برای روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از نرمافزار Smart PLS انجام شد. از نرمافزار SPSS برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. میانگین سواد هوش مصنوعی 63/4 و مهارت امنیتی دستگاهها 24/4 بود. تفاوتی آماری معنیداری در وضعیت سواد هوش مصنوعی دانشجویان بر حسب متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، مقطع، رشته تحصیلی و معدل) مشاهده نشد. بر اساس آزمون تیمستقل در سطح 03/0 تفاوت معنیداری در میانگین مهارت امنیتی دستگاهها بر حسب جنسیت و مقطع تحصیلی دانشجویان مشاهده شد. نتایج آزمون آنوا تفاوت آماری معنیدار در سطح 049/0 در میانگین مهارت امنیتی دستگاهها بر حسب رشته تحصیلی دانشجویان نشان داد. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون بیشترین همبستگی بین کاربرد و ارزیابی و کمترین بین کاربرد و اخلاق سواد هوش مصنوعی بود؛ بهعلاوه رابطه مثبت و معناداری بین سواد هوش مصنوعی با مهارت امنیتی دستگاهها وجود داشت. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که ابعاد ارزیابی و کاربرد با ضریب بتا (356/0) و (279/0) قدرت پیشبینیکننده مثبت داشتند و 2/36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردهاند.