حسین نجفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی، به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شد. جامعهی آماری شامل 743 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور خلخال بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و با کمک جدول مورگان، 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی، به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شد. جامعهی آماری شامل 743 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور خلخال بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و با کمک جدول مورگان، 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامهی محققساختهی آموزش ترکیبی و پرسشنامهی احساس عدم پذیرش آماند و همکاران (2020) و اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2011)، به همراه نمرات پایان ترم تحصیلی دانشجویان استفاده شد. برای تبیین روابط بین متغیرها، از ضریب همبستگی و برای مدلسازی، از معادلات ساختاری استفاده شد. در یافتهی اولیه، ضریب همبستگی بین آموزش ترکیبی و اشتیاق تحصیلی با عملکرد تحصیلی به ترتیب 369/0 و 386/0 دارای رابطهی مثبت، اما بین آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی 212/0- دارای رابطهی منفی محاسبه شد. یافتهی تحلیل ساختاری نیز نشان از تأثیر مثبت آموزش ترکیبی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی بر عملکرد تحصیلی (37/0=β)، و تأثیر منفی احساس عدم پذیرش با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی بر عملکرد تحصیلی (28/0-=β) داشت. نتیجهی نهایی این که آموزش ترکیبی به همراه اشتیاق تحصیلی به عنوان عامل میانجی، کاهشدهندهی تأثیرات منفی احساس عدم پذیرش بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود.
محبوبه خسروی؛ حسین حاجتی کاجی
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی وضعیت کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در فرآیند یادهی و یادگیری مدارس هوشمند دورهی ابتدایی شهرستان اردل انجام شد. روش پژوهش، آمیخته از نوع تبیینی بود. در بخش کمّی به علت کوچکبودن حجم نمونه، کلیهی معلمان (80 نفر) به روش سرشماری انتخاب شدند. دادههای کمّی با استفاده از پرسشنامهی محققساخته گردآوری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ارزیابی وضعیت کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در فرآیند یادهی و یادگیری مدارس هوشمند دورهی ابتدایی شهرستان اردل انجام شد. روش پژوهش، آمیخته از نوع تبیینی بود. در بخش کمّی به علت کوچکبودن حجم نمونه، کلیهی معلمان (80 نفر) به روش سرشماری انتخاب شدند. دادههای کمّی با استفاده از پرسشنامهی محققساخته گردآوری شد. روایی پرسشنامه، توسط تعدادی از اساتید و کارشناسان علوم تربیتی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، 94/ 0 محاسبه شد. در بخش کیفی، مصاحبه با 15 نفر از معلمان و 15 نفر از مدیران انجام گرفت. برای تحلیل دادههای کمّی از آزمون تی تک نمونهای و برای تحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کاربست فاوا در پنج مؤلفه: 1. ارتقای تخصص، مهارت فناورانه و سواد رایانهای معلمان و استفاده آنها از محتوای الکترونیکی در تدریس، 2. استفاده از فاوا برای استمرار فرایند یاددهی-یادگیری، 3. دانش و آگاهی تخصصی معلمان در زمینهی کاربرد مناسب فنون تدریس نوین، 4. طراحی محتوای الکترونیکی مورد نیاز در تدریس توسط معلمان و 5. نقش دانشآموزان در تولید محتوای الکترونیکی در تدریس و تشویق آنها به جهت کاربست فاوا برای گسترش دانش و تعمیق یادگیری توسط معلمان؛ پایینتر از حد مطلوب بود. با تحلیل دادههای کیفی موانع مهمی ازقبیل عدم شناخت معلمان از روشهای جدید تدریس؛ عدم رضایت معلمان از کاربرد فاوا و عدم تسلط به مهارتهای ICDL ؛ عدم آگاهی از کاربرد نرمافزارهای آموزشی توسط معلمان، دانشآموزان و والدین؛ ضعف انگیزشی معلمان در کاربست فاوا در تدریس؛ عدم دسترسی همهی دانشآموزان به لپتاپ کلاسی؛ عدم نیروی متخصص در بهرهگیری از فاوا؛ عدم فرهنگ استفاده از شبکهها و سطح علمی- فرهنگی پایین معلمان، والدین و دانشآموزان؛ دید و نگرش منفی معلمان، والدین و دانشآموزان؛ چالشهای مربوط به زیرساخت، امکانات و منابع اقتصادی و همچنین عدم وجود برنامهی از قبل تعیینشده و چالشهای برنامهی درسی به عنوان چالشهای کاربرد فاوا در مدارس هوشمند شناسایی شد.
حکیم بکری زاده؛ مریم پناهی؛ بهزاد جمالوندی
چکیده
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش سواد دیجیتال بر پذیرش فناوری در کتابداران دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیهی کارکنان کتابخانههای دانشگاه پیام نور سراسر کشور به تعداد 318 نفر بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 175 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش سواد دیجیتال بر پذیرش فناوری در کتابداران دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیهی کارکنان کتابخانههای دانشگاه پیام نور سراسر کشور به تعداد 318 نفر بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 175 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد سواد دیجیتالی رودریگوئز و همکاران (2016) و پذیرش فناوری دیویس (2000) بود. یافتههای توصیفی نشان داد که میزان سواد دیجیتال و پذیرش فناوری و مولفههای آنها در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد که در سطح معنی داری 05/0، بین سواد دیجیتال و مؤلفههای آن با پذیرش فناوری رابطهی معنادار و مستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج مدل رگرسیونی، پذیرش فناوری مبتنی بر سواد دیجیتالی به میزان 2/39 درصد قابل پیشبینی است. همچنین، بر اساس نتایج مدل رگرسیون چندگانه، پذیرش فناوری بر اساس مؤلفههای سواد دیجیتال به میزان 2/53 درصد قابل پیشبینی است. بنابراین در تبیین عملکرد مطلوب کتابداران، ضرورت پذیرش فناوری و ارتقاء سواد دیجیتالی پیشنهاد میشود.
فاطمه خلیلی فخرآبادی؛ محمد احمدی ده قطب الدینی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی کاربرد مدل برازش تکلیف- فناوری و مدل پذیرش فناوری برای ارزیابی کیفیت تدریس معلمان در محیط آموزشی با استفاده از روش همبستگی انجام شد. جامعهی آماری 410 معلم متوسطهی دورهی دوم شهر رفسنجان بودند که 200 نفر بر اساس جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای گاردنر ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی کاربرد مدل برازش تکلیف- فناوری و مدل پذیرش فناوری برای ارزیابی کیفیت تدریس معلمان در محیط آموزشی با استفاده از روش همبستگی انجام شد. جامعهی آماری 410 معلم متوسطهی دورهی دوم شهر رفسنجان بودند که 200 نفر بر اساس جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای گاردنر و آمورسو (2004)، کلوپینک و مککنی (2004) و باس و همکاران (2016) برای سازههای مدل پذیرش فناوری؛ کیفیت تدریس معلمان جاتیلنی و جاتیلنی (2018) و برازش تکلیف- فناوری آجایی (2014) پاسخ دادند. دادهها با روش تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم برازش تکلیف- فناوری بر کیفیت تدریس با فناوری معلمان و سهولت و سودمندی ادراکشده و نگرش و نیت رفتاری کاربرد فناوری در تدریس اثر مثبت و معنیدار دارد، اما این تأثیر بر کاربرد واقعی فناوری در تدریس معنیدار نبود. اثر مستقیم نگرش نسبت به کاربرد فناوری بر کیفیت تدریس معلمان با فناوری مثبت و معنیدار ، اما اثر سهولت و سودمندی ادراک شده، نیت رفتاری و کاربرد واقعی فناوری بر کیفیت تدریس با فناوری معنیدار نبود. نتایج اثرات غیرمستقیم برازش تکلیف-فناوری بر کیفیت تدریس با فناوری با واسطهگری پذیرش فناوری در تدریس معلمان نشان داد کلیه مسیرهای زنجیرهای که از طریق سازههای پذیرش فناوری به کیفیت تدریس با فناوری منجر میشود، معنیدار نمیباشند. بنابراین میتوان گفت برازش تکلیف- فناوری و پذیرش فناوری در بین معلمان نمونهی مورد بررسی نتوانست پیشبینیکنندهی کیفیت تدریس با فناوری آنها باشد.
اکبر رضایی فرد؛ راضیه حسینی؛ باهره خیرخواه
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی اختلالات بالینی و سبکهای فرزندپروری با وابستگی به بازیهای کامپیوتری در دانش آموزان متوسطهی اول شهر نیریز بود. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب شیوهی گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل دانشآموزان مقطع متوسطهی اول شهرستان نیریز (990 نفر) در سال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی اختلالات بالینی و سبکهای فرزندپروری با وابستگی به بازیهای کامپیوتری در دانش آموزان متوسطهی اول شهر نیریز بود. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب شیوهی گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل دانشآموزان مقطع متوسطهی اول شهرستان نیریز (990 نفر) در سال 1403-1402 بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از آزمون SCL-90-R، پرسشنامهی سبکهای فرزندپروری دیانا بامریند (1971) و پرسشنامهی وابستگی به بازیهای رایانهای آنتوران (2008) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین اختلالات بالینی با وابستگی دانشآموزان به بازیهای کامپیوتری رابطهی مثبت و معنیداری وجود دارد. بین سبکهای فرزندپروری قاطعانه با وابستگی دانشآموزان به بازیهای کامپیوتری رابطهی منفی و معنیدار و بین سبکهای فرزندپروری مستبدانه و سهلگیرانه با وابستگی دانشآموزان به بازیهای کامپیوتری رابطهی مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین شکایت جسمانی، اضطراب، روانرنجوری و توافقپذیری بهعنوان قویترین متغیرها برای پیشبینی وابستگی دانشآموزان به بازیهای کامپیوتری بودند.
محمدرضا شکیبا؛ رضاعلی نوروزی؛ جابر افتخاری
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی و تبیین عوامل رسانهای اثرگذار بر وقوع خیانت آنلاین در ایران است. پژوهش از نوع کیفی است که از روش توصیفی تحلیلی بهره برده است. بدین جهت مفاهیم کلیدی شامل خیانت، خیانت اینترنتی و رسانه، طبق پیشینهی پژوهشهای گذشته که قرابت بیشتری با موضوع داشتند تعریف و سپس هشت عامل بهعنوان عوامل رسانهای که تأثیرگذاری ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی و تبیین عوامل رسانهای اثرگذار بر وقوع خیانت آنلاین در ایران است. پژوهش از نوع کیفی است که از روش توصیفی تحلیلی بهره برده است. بدین جهت مفاهیم کلیدی شامل خیانت، خیانت اینترنتی و رسانه، طبق پیشینهی پژوهشهای گذشته که قرابت بیشتری با موضوع داشتند تعریف و سپس هشت عامل بهعنوان عوامل رسانهای که تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایرین داشتهاند شناسایی شدند و به تشریح و توصیف آنها پرداخته شد. عوامل رسانه ای اثرگذار بر خیانت مجازی به دو عامل اصلی متنهی میشوند که هر کدام از این دو عامل به چهار زیر عامل مبدل میگردند: 1- عوامل زمینهساز رسانهای که اعتیاد، عدم احراز هویت واقعی، دسترسی آسان و هزینهی کم را شامل میشود و 2- عوامل تضعیفگر رسانهای که شامل ترویج بیدینی، تغییر سبک زندگی، تخریب حریم خصوصی و جهانیشدن است. نتایج نشان داد که رسانهها و شبکههای مجازی با گامهای آرام و آهسته، تدریجاً پایبندی کاربران و مخاطبان خویش به ارزشها و هنجارهای پذیرفتهشده در فرهنگ و در نتیجه امنیت کانون گرم خانواده را متزلزل میسازند. همچنین رسانههای اجتماعی که جهانیسازی را ترویج میکنند، بر سبک زندگی و الگوی بومی و نگرش و اعتقادات مذهبی خانواده تأثیر منفی دارد و با عادیانگاری روابط فرازناشویی، زمینهساز وقوع خیانت آنلاین در وهلهی اول و خیانت زناشویی در وهلهی نهایی میشوند. بنابراین پیشنهاد میشود با توجه به ناآشنا بودن و تازگی مفهوم خیانت آنلاین برای تعداد زیادی از افراد جامعه بهخصوص جوانان، آگاهیبخشی بیشتری در رابطه با آن با روشها و ابزارهای متفاوت و شایسته توسط مراجع فرهنگی، اجتماعی و آموزشی انجام پذیرد.