نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد زبانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری برنامه ریزی آموزش از دور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تشکیلدهنده یادگیری معکوس به بررسی ابعاد کلیدی این رویکرد آموزشی پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع دادهها، کیفی بوده و با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اسناد، مبانی نظری و پیشینه مرتبط با یادگیری معکوس در پایگاههای داده داخلی (1403-1390) و خارجی (2024-2000) میباشد. نمونهگیری بهصورت غیرتصادفی هدفمند انجام شده و حجم نمونه بر اساس حذف سیستماتیک طبق نمودار جریان مدل پریزما تعیین گردیده است. ابزار جمعآوری دادهها شامل فیشبرداری و مرور سیستماتیک ادبیات بوده و برای محاسبه روایی از چکلیست 27 موردی براساس مدل پریزما و برای محاسبه پایایی از ضریب کاپای کوهن استفاده شده است. تحلیل دادهها با نرمافزار MaxQDA2018 و بهروش تحلیل مضمون انجام شده است. یافتهها نشان میدهد که یادگیری معکوس شامل ابعاد انتقال محتوا به خارج از کلاس، تمرکز بر یادگیری فعال و ارائه بازخورد و شفافسازی است. این ابعاد بهطور متقابل با مولفههایی نظیر پادکستها، ویدئوهای آموزشی و یادگیری مبتنی بر مسأله، تعامل و ارزیابیهای مستمر و فوری در ارتباط هستند و به افزایش تعامل و مشارکت دانشآموزان کمک میکنند. نتایج این پژوهش بر تأثیر مثبت یادگیری معکوس بر کیفیت یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تأکید دارد و پیشنهاد میشود که تحقیقات آتی به بررسی تأثیرات عملی این ابعاد و چالشهای پیادهسازی آن در کلاسهای درس بپردازند.
کلیدواژهها